2024/03/19
۱۴۰۲ سه شنبه ۲۹ اسفند
قلعه بابک کجا است و تاریخچه آن چیست؟

قلعه بابک کجا است و تاریخچه آن چیست؟

شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی است. یعنی برای دیدن قلعه بابک شاید بهتر باشد ابتدا به اهر بروید و بعد راهی کلیبر شوید. توجه داشته باشید برای رسیدن به دژ باید از جاده خطرناک و گردنه‌های صعب‌العبور رد شوید.

دوات آنلاین-قلعه بابک که به نام‌های قلعه بابک، دژ بابک، بذ و قلعه جمهور هم معروف است دژ و مقر سردار تاریخی ایران، بابک خرم‌دین بوده که در هنگام قیام علیه دستگاه خلافت عباسی در قرن سوم هجری ساخته و در ۹ رمضان ۲۲۲ هجری قمری بدست نیروی‌های افشین فتح و ویران شد.

 

دژ بابک در 50 کیلومتری شمال شهرستان اهر و در ارتفاعات غرب رود بزرگ قره‌سو قرار دارد؛ منطقه‌ای که به نام کلیبر معروف است.

 

این دژ در سه کیلومتری شهر کلیبر و در ارتفاع 2هزار و 300 متری قرار دارد.

 

شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی است. یعنی برای دیدن قلعه بابک شاید بهتر باشد ابتدا به اهر بروید و بعد راهی کلیبر شوید. توجه داشته باشید برای رسیدن به دژ باید از جاده خطرناک و گردنه‌های صعب‌العبور رد شوید.

از سه راه می‌توان به دژ رسید.

 

۱– گذرگاه دژ دره‌سی که در جنوب دژ بوده و گذری دشوار است.

 

۲– گذرگاه هتل بابک که کمی بالاتر از روستای شجاع‌آباد است.

 

۳– گذرگاه ییلاق که 1.5 کیلومتر از گذر را می‌توان با خودرو پیمود که نسبت به دو گذر دیگر بهتر است.

تاریخچه

از اشیا و ابزاری که از دژ بابک به دست آمده می‌توان سفالینه‌های نقش دار و لعاب خورده‌ای را نام برد که یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش می‌دهند.

 

شماری سکه مسی نیز یافت شده است که برخی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان خوانا نیست و در بین این سکه‌ها برخی مربوط به اتابکان آذربایجان و هزارسیبان (قرون ششم و هفتم هجری) هستند.

 

از جغرافیای تاریخی بذ، در دوره پیش از اسلام، آگاهی چندانی در دست نیست، ظاهراً در دوره هخامنشیان کادوسی‌ها، از اقوام ساکن کرانه‌های جنوب غربی دریای خزر، در آنجا زندگی می‌کرده‌اند و جنگ‌هایی نیز با هخامنشیان داشته‌اند.

 

از آن به پس، تا سده‌ هشتم، از بذ آگاهی‌ای در دست نیست. در این سده، حمدالله مستوفی درباره اهالی کلیبر، که نزدیک بذ بوده‌اند، می‌نویسد: «مردمش از ترک و طالش ممزوج‌اند».

 

در اوایل دوره اسلامی، بذ به منطقه‌ای گفته می‌شد که در قسمتی از قره‌باغ ـ یا درست تر قره جه داغ ـ آذربایجان قرار داشت و از شمال به رود ارس، از مشرق به قسمت سفلای رود قره سو و دشت مغان و از جنوب به ناحیة اهر (در دوره اسلامی به اهر، مَیْمَذ می‌گفتند و مرکز آن نیز اهر بود)، و از مغرب به رود کلیبر محدود می‌شد. بذ از لحاظ جغرافیایی تقریباً منطقه‌ای بسته بود.

مشخصات دژ

قبل از رسیدن به دروازه قلعه و ورود به بنای مستحکم دژ باید از معبری عبور کرد که به صورت دالانی است و از سنگ‌های منظم طبیعی شکل گرفته و تنها گنجایش عبوریک نفر را دارد و دو نفر به سختی می‌توانند از آن بگذرند.

 

فاصله این معبر تا باروی قلعه در حدود 200 متر است و مقابل آن قرار دارد. از همین نقطه است که صعوبت راه و ابهت خاص این قلعه رفیع و موقعیت خیره کننده آن بیننده را به اعجاب وا می دارد.

 

امتداد بصری معبر در نهایت به دروازه قلعه ختم می‌شود و دقیقاً در راستای آن قرار دارد که باعث می‌شود ورود هر تازه وارد و سپاهی و .. از طریق دو برج دیده بانی در سمت دروازه ورودی قابل رؤیت باشد.

 

برای نفوذ به داخل تنها راه ورود دروازه اصلی است و از کوهستان امکان وارد شدن به قلعه وجود ندارد.

 

با گذر از دروازه ورودی و پشت سر گذاشتن بارو، برای رسیدن به دژ اصلی باید از گذرگاهی باریک که حدود 100 متر صعود از ارتفاع را نیز به همراه دارد گذشت تا به مدخل ورودی قلعه رسید، مسیری صعب العبور که از یک سمت مشرف به دره‌ای است با جنگل‌های تنک و ژرفایی در حدود 400 متر که به صورت تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد.

 

در تکیه گا‌ه‌های طبیعی این دیواره‌ها و 4 جهت بنا 4 جایگاه برای دیده‌بان‌ها به صورت نیمه استوانه ساخته شده‌ است. اینها مقر کوه بانیه‌ها و سربازانی است که هر جنبنده‌ای را تا کیلومترها دورتر، از فراز دره‌ها و کوهپایه‌ها زیر نظر می‌گرفتند.

 

پس از صعود، برای ورود به دژ اصلی از مدخل دیگری با پلکان‌هایی نامنظم باید عبور کرد. طرفین مدخل دژ، به وسیله دو ستون کاذب مشخص شده است.

 

بنای دژ که دو طبقه و سه طبقه است، پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد که اطراف آن را 7 اتاق فرا گرفته است، اتاق‌هایی که به تالار مرکزی را دارند.

 

در قسمت شرقی دژ تأسیسات دیگری مرکب از اتاق‌ها و آب انبارها ساخته شده است؛ سقف آب انبارها با طاق جناغی و گهواره‌ای استوار شده‌اند.

 

محوطه داخلی آنها نیز به وسیله نوعی ساروج غیر قابل نفوذ شده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام مضایق و محاصره‌ها از آب آنها استفاده می‌شده است.

 

در سمت شمال غربی دژ پلکان‌هایی سرتاسری وجود داشته که اکنون ویران شده و قسمت‌هایی از آن بیرون خاک است و تنها راه صعود به بخش‌های مرتفع تر بناست.

 

از آثار معماری و برخی از سنگ‌های زبره تراش و روش چفت و بست سنگ‌ها و ملات ساروج و اندود دیوارها از نوعی گچ و خاک می‌توان دریافت که ساختمان این دژ و قلعه در روزگار اشکانیان و بخصوص ساسانیان ساخته شده است.

 

این دژ در قرون دوم و سوم و تا چند قرن پس از آن مورد تعمیر و مرمت قرار گرفته و تغییراتی در آن به وجود آمده و الحاقاتی در بنا ایجاد شده است.

 

اشیا و ابزاری که از قلعه بابک به دست آمده، سفالینه‌های منقوش و لعاب خورده است که یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش می‌داد.

 

به لحاظ سوق الجیشی موقعیت استقرار بنا بر فراز قله به گونه‌ای ست که 20 نفر سپاهی قادر بودند هجوم یک سپاه صد هزار نفری را مانع شوند و تلفاتی هم نداشته باشند. چون تیر و کمان و اسلحه معمول زمان به سربازان و مستحفظانی که بر بلندی موضع می‌گرفتند به جهت بعد مسافت بی تاثیر بودند.

 

قلعه بابک در سال 1345 با شماره 623 در لیست آثار ملی، تاریخی و فرهنگی ایران ثبت شد و مرمت آن از سال 1376 توسط اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی آغاز شد.

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.