جنایتهایی تحت تاثیر شیشه
اول همسرم را در خواب خفه کردم فکر میکردم شیطان است بعد از اینکه مرد با چاقو چند ضربه هم زدم.بعد سراغ دو بچه دیگرم رفتم.آنها را هم به شکل شیطان میدیدم.پسر بزرگم مدرسه بود برای همین زنده ماند.
دوات آنلاین-"صدیقه"-27 ساله-،"ارشیا"-4 ساله-و"شبیر"-یک ساله-؛اینها اعضای یک خانواده بودند،مادر و دو فرزند و حالا هر سه زیر تلنباری از خاک مدفون شدهاند. حالا از این خانواده فقط دو نفر ماندهاند:"ایلیا" پسرکی که باید تا پایان عمر اندوه مرگ برادران و مادرش را بردوش بکشد و مجید ،پدر خانواده که حتی اگر از چوبه دار برهد داغی که بر پیشانیاش خورده،هرگز پاک نخواهد شد، قاتل، جنایتکار.
-مجید،چرا آنها را کشتی؟
مرد معتاد است،اعتیاد به شیشه ،مادهای توهمزا ،محرکی مرگآور و خونبار:"اول همسرم را در خواب خفه کردم فکر میکردم شیطان است بعد از اینکه مرد با چاقو چند ضربه هم زدم.بعد سراغ دو بچه دیگرم رفتم.آنها را هم به شکل شیطان میدیدم.پسر بزرگم مدرسه بود برای همین زنده ماند."
این پرونده،یکی از تازهترین جنایاتی است که به دنبال مصرف "شیشه"به وقوع پیوسته اما فقط تازهترین،نه اولین و نه آخرین.سالها است که "شیشه" و "قتل"با هم همنشین شدهاند،همپیمان ،همدستانی شوم و امار روز به روز بالاتر میرود.اعضای خانواده این معتادان بیش از دیگران در معرض خطر هستند.مردی ،از اهالی غرب کشور ،چندی قبل پدرش را کشت،بیرحمانه و فجیع و چنین گفت:"شیشه که کشیدم توهم زدم دیدم پدرم گوسفند شده است احساس کردم سر گوسفند را باید ببرم پدرم را کشتم و بعد تکهتکهاش کردم."
"صدایی به من میگفت اطرافیانت را بکش."این را یکی دیگر از متهمان به قتل میگوید.نامش مصطفی است.او دوستش را در شهریار و پدرش را در تایباد کشته است:"شیشه به من توهم داده بود ان صدا میگفت باید اعضای خانواده و دوستانت را بکشی اول شراغ دوستم رفتم.به او 5 ضربه زدم بعد به تایباد فرار کردم و پدرم را کشتم و دوباره به شهریار برگشتم تا زن ، دو بچهام و دو نفر از اقوامم را بکشم اما فرصت نشد.صدا به من میگفت همه اینها انسانهای بدی هستند باید از روی زمین محوشان کنم."
10 سال زندان ،به حکم قضات دادگاه کیفری استان فارس ،مجازات معتاد دیگری است که فرزندش را کشته است.متهم میگوید:"من و پسر یک سالهام در خانه تنها بودیم .زنم رفته بود برای خرید.نشستم به شیشه کشیدن.پسرم بازیکنان پایپم را شکست.عصبانی شدم و خفهاش کردم."
پروندهای دیگر؛ماموران کلانتری جنتآباد تهران به پاگرد طبقه چهارم ساختمان محل حادثه که رسیدند جنازه مردی را دیدند،75 ساله ،غرق در خون.چرا کشته شد؟پسرش جواب را میدانست:"دوستی دارم که به شیشه معتاد بود تازگیها دعوایمان شده بود اکبر توهم داشت و میگفت دستگاهی را در مغزش کار گذاشتهام تا سر و صدا کند امروز مادر او تلفن زد و گفت پسرش امده است تا خون به پا کند از من خواست در را باز نکنم من هم حواسم جمع بود غافل از اینکه پدرم برای دادن شارژ از خانه بیرون رفته است.اکبر او را در راهپلهها دید و کشت."خود اکبر هم همینها را میگوید:"دوستم در مغزم دستگاهی گذاشته بود که سر و صدا میکرد و نمیگذاشت آرامش داشته باشم ،پدرش را کشتم تا انتقام بگیرم."
اعترافات قاتلان شیشهای به متنهایی از پیش اماده شده میماند.همگی از توهم حرف میزدند.یکی شیطان میدیده،دیگری صدا میشنیده و قاتلی دیگر گمان میبرده حیوانی را قربانی میکند.
"مسعود"کنج اتاقک نگهبانی گاراژ نشسته بود ،پایپ در دست و دود سفید پر میکشید،هوا را میشکافت و بالا میرفت.گویی جهان در برابر چشمان مسعود به رقص واداشته شده بود،رقصی شوم،پیچ و تابی نحس.تصمیماش را گرفت.باید او را میکشد.او را که بهترین دوستش بود.او را که سالیان سال میشناختدش اما دیگر نمیتوانست صبر کند.طاقتش تمام شده بود.چاقو را برداشت.به طرف ناصر رفت.غافلگیرش کرد و ضربه را زد.کارگران گاراژ جمع شدند.خون در چشمان مسعود نشسته بود.تهدید میکرد و فحش میداد،عربدهکشان .پلیس باخبر شد.گزارش این بود:"جنایت در گاراژی در شرق تهران."مسعود هر طور که بود خلع سلاح شد.دستبند به دست اعتراف کرد:"ناصر دوستم بود و در این گاراژ کار میکرد گاهی پیشش میآمدم و گوشهای شیشه میکشیدم.ناصر با اجنه همدست بود آنها را فرستاده بود سراغم تا اذیتم کنند چند روز پیش با او دعوا کردم و گفتم به جنها بگو بروند اما گوش نکرد باید میکشتمش.چاره دیگری نداشتم."
توهمات شیشهای گاه حتی با جنایت هم از ذهن معتادان پاک نمیشود.مرتضی ،33 ساله است،ساکن اصفهان ،متاهل و زمان قتل فرزندش 6 ماه بیشتر نداشت.او راننده وانتی را کشته است،بیدلیل و بدون انگیزه:"جلوی وانت را گرفتم و گفتم میخواهم کمی بار را جا به جا کنم سوارم کرد وسط راه بنزین هم زد بعد به فکرم رسید او را بکشم با میله به سرش زدم وقتی تمام کرد جسدش را غقب وانت گذاشتم.حال خوشی داشتم اصلا ناراحت نبودم."اما این پایان کار نبود.مرتضی جنازه مرد 53 ساله را به خانه برد:"بردم تا با او حرف بزنم و حسابم را صاف کنم میخواستم ببینم حرف حسابش چیست اما مرتب دعوایمان میشد چهار روز تمام با جنازه دعوا کردم بعد دیدم دیگر نمیشود نگهاش داشت ،مثلهاش کردم ،در گونی ریختم و در خیابان گذاشتم."
"مجید"-همان مرد بهشهری که همسر و دوفرزندش را به قتل رسانده-حالا در زندان است و منتظر بازپرسی و محاکمه و حکم.سرنوشت او هم کلیشهای است از پایان بسیاری از اعتیادهای "شیشهای،مثل پایان همین گزارش که ناتمام ،تمام میشود و داستان همچنان ادامه خواهد یافت.
او شیطان بود
مصرف مواد محرک و توهمزا مشکلی جهانی است و به جغرافیای خاصی محدود نمیشود،جنایتهای ناشی از آن نیز از همین قانون پیروی میکنند.زنی 30 ساله که ساکن فلوریدای امریکا است چندی قبل نوزاد تازه متولد شده خود به نام"هارلسون"را به قتل رساند.او در اعترافاتش گفته است:"پسر واقی من بعد از تولد ،مرد و بچهای را که با خودم به خانه آوردم فرزندم نبود بلکه شیطان بود.آن نوزاد با من حرف زد و مطمئن شدم او شیطان است. برای همین هم خفهاش کردم."
قاتلان بالقوه
عاطفه کشاورزی- روانشناس
ماده محرک شیشه از دسته داروهای آمفتامین است که تا پیش از تبدیل آن به صورت شیشه و ماده مخرب ،به عنوان دارو برای افراد مبتلا به برخی بیماریهای روانی مورد استفاده قرار میگرفت. بعد از اینکه امفتامینها مورد استفاده قرار گرفتند و اثار مخرب انها مشخص شد پزشکان از تجویز آن خودداری کردند.
شیشه از جمله موادی است که مصرف ان باعث بالا رفتن هیجان،میل جنسی افسارگسیخته،انرژی کاذب و توهم میشود. تحقیقات نشان داده است اغلب کسانی که به سمت مصرف شیشه میروند ،اولین بار شیشه را در جمعهای دوستانه و برای تفریح مصرف کردهاند. انها برای لذت بردن از خوشی مهمانی به سمت مصرف شیشه رفتهاند.متاسفانه در ذهن بعضیها این طور جاافتاده که شیشه اعتیاداور نیست در حالیکه این باور کاملا غلط است و شیشه از جمله موادی است که افراد گرفتار به ان به سختی میتوانند ترک کنند. افرادی که شیشه مصرف میکنند بعد از مدتی به خاطر فعل و انفعالاتی که در سیستم مغزی و عصبی انها اتفاق میافتد دچار مشکلات شدید میشوند.انها معمولا دچار بدبینی ،توهمهای طولانی مدت و خشونتهای بیمحابا میشوند و دست به رفتارهای بسیار خشن میزنند. رفتارهایی که در حالت عادی هرگز جسارت ارتکاب ان را نخواهند داشت.البته اختلالات دیگری هم در این افراد به وجود میاید از جمله اینکه معتادان به شیشه دچار کم حافظگی یا همان کاهش قوه حافظه میشوند،همچنین اختلالاتی در بینای و شنوایی خواهند داشت و دستگاه عصبیشان بعد از مدتی مختل میشود. این اتفاقات زمانی رخ میدهد که فرد به صورت طولانی مدت شیشه مصرف کند و از انجایی که شیشه مادهای به شدت اعتیاداور است بنابراین باید گفت تقریبا همه مبتلایان به مصرف شیشه بعد از مدتی درگیر این مسائل خواهند شد. به همین دلیل است که برخی معتادان به شیشه دست به قتل میزنند. تحقیقات نشان داده افرادی که مرتکب جنایت میشوند در زمان ارتکاب دچار اضطراب بسیار شدیدی هستند و چه بسیا این اضطراب انها را از ارتکاب قتل پشیمان کند اما افرادی که شیشه مصرف میکنند از انجایی که عواطف منفی انسانی غیرقابل کنترلی دارند بنابراین با خشونتی بیشتر و بدون ناراحتی وجدان رفتار میکنند.این افراد به خاطر تحریک شدید سیستم عصبی بدنشان قابلیت بروز خشونت بیشتری را دارند البته آنها معمولا در زمان ارتکاب قتل متوجه شدت خشونتی که به کار میبرند نیستند و زمانی که از نشئگی مواد بیرون میایند میفهمند دقیقا چه کردهاند.
شیشه به صورت دیگری هم باعث ارتکاب قتل از سوی افراد میشود و در واقع انگیزههای جرم را در این افراد به وجود میاورد.همانطور که گفته شد افراد معتاد به شیشه به شدت دچار سوءظن می شوند انها نسبت به همسر،مادر، دختر و سایر اطرافیان خود بدبین میشوند و تصور میکنند یا فرد به انها خیانت کرده یا خیال خیانت در سر دارد و یا اینکه قصد نابودکردن او را دارد و برای جلوگیری از این اتفاق دست به قتل میزند. این افراد در ذهن خود داستانسرایی میکنند و سناریوی را مینویسند که درعامل واقع وجود ندارد اما خودشان این داستان را باور و برپایه ان اقدام میکنند.
اغراق نیست اگر بگوییم مبتلایان به اعتیاد شیشه قاتلان بالقوه محسوب میشوند چراکه شیشه از سلاح گرم کشندهتر و خطرناکتر است.
بلای جامعه جوان
کاظم بیرجندی-آسیبشناس اجتماعی
جوامعی که به اصطلاح "جامعه جوان"خوانده میشوند، نیازهای خاصی خود را دارند. به عنوان مثال جامعه جوان جامعهای پرانرژی است و افراد ان نیاز دارند این انرژی را تخلیه کنند اگر امکان تخلیه این انرژی به شکل مثبت وجود نداشته باشد قطعا شکلی مخرب و ویرانگر میگیرد و برخی برای رسیدن به هیجان و لذت به سمت مصرف موادهای مخدر و محرک میروند که درواقع یک خودکشی است. اضطراب و فشارهای ناشی از مشکلات زندگی سیستم روانی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد و فرد برای از بین بردن این فشارها به سمت مواد محرکی میرود که مصرف آنها هزینههای سنگینی را بر جامعه وارد میکند.در بررسی دلایل شیوع مصرف "شیشه"باید توجه داشت عوامل اصلی این نوع اعتیاد نیز مانند اعتیاد به دیگر مواد است.اختلالات روانی،خانواده نابسامان،فقر فرهنگی،مشکلات مالی و ناتوانی از دست یافتن به شغل و نارضایتی از خود از جمله این دلایل محسوب میشود اما رواج شیشه مجموعهای از دلایل انحصاری را هم دارد.قیمت ارزان این ماده ،در دسترس بودن آن و مصرف ساده و راحت به گونهای که به خاطر بیبو بودن هرکجا میتوان ان را استعمال کرد ،برخی از این علتها هستند اما نباید تبلیغات غلط را هم فراموش کنیم شیشه ابتدا به عنوان مادهای لوکس وارد جامعه شد و بیشتر در بین قشر مرفه دیده میشد به همین دلیل میل به مصرف آن در بین طبقات دیگر نیز به وجود امد و با کاهش قیمت این اتفاق رخ داد.مصرفکنندگان ،به ویژه نسل اول ،شیشه را ماده مخدر نمیدانستند و با این باور غلط آن دست به تبلیغاتی سوء زدند.علاوه بر این موارد باید توجه داشت مواد مخدر هم از قواعد مربوط به لزوم روزآمد شدن تبعیت میکنند و هر از گاهی از سوی قاچاقچیان مادهای جدید به جوامع معرفی میشود و موج تازهای را به راه میاندازد.
در مجموع باید شیوع مصرف شیشه در یک جامعه بزرگترین اسیبهای اجتماعی را به وجود میاورد و قتل یکی از آنها است.بنابراین ایجاد زمینههای شادی در یک جامعه و کم کردن استرسهای اجتماعی و فردی و همچنین در دسترس قرار دادن راههای معقول و مشروع تخلیه انرژی مثل باشگاههای ورزشی و امثال آن میتواند گام موثری در جهت کاهش گرایش جوانان به سمت مصرف شیشه باشد.
مسئولیت قانونی قاتلان شیشهای
فرهاد عمادی-حقوقدان
در قانون پیشبینی شده در صورتی که فردی در اثر مصرف الکل یا مواد دیگر ارادهای بر اعمال خود نداشتهباشد مسئولیت کیفری از او رفع خواهد شداما این قانون شامل هر مست یا فرد لایعقلی نخواهد شد.برخی وکلا از این قانون در مورد متهمانی که به شیشه و موادهای روانگردان معتاد هستند استفاده میکنند اما با توجه به تعریفی که در قانون داریم قضات این استلال را نمیپذیرند. چرا که اولا افرادی که شیشه و روانگردان استفاده میکنند با اراده خود این کار را میکنند و میدانند ممکن است دست به جنایت بزنند دوم اینکه بسیاری از متهمان این مواد را استفاده میکنند تا بتوانند مرتکب جنایت شوند و درواقع جسارت این کار را پیدا کنند .در این صورت نمیتوان گفت مرتکب،مسلوبالاراده بودهاست.البته باید متذکر شد نظریه پزشکی قانونی در این خصوص بسیار اهمیت دارد و انها هستند درباره مسلوب الاراده بودن یا نبودن متهمان نظر اصلی را میدهند.ضمن اینکه در اکثر قریب به اتفاق قتلهای شیشهای ،فرد متوجه اعمال خودش هست اما ترسی از ارتکاب کاری که میکند ندارد.در واقع او میداند چه میکند اما نمیخواهد جلوی خود را بگیرد.
محرکی علیه مغز
درباره ماده روانگردان شیشه که با نام علمی متیل آمفتامین شناخته میشود تحقیقات زیادی صورت گرفته است و همگی بر مخرب بودن این ماده تاکید دارند.شیشه از مشتقات آمفتامین است که از داروهای محرک اعصاب شناخته میشود و بیخوابی، افزایش تمرکز، کاهش خستگی و کاهش اشتها را به دنبال دارد. این ماده در سال ۱۸۹۳ در ژاپن ساخته شد و به عنوان دارو رواج یافت اما اثرات منفیاش سبب شد به مادهای ممنوع تبدیل شود. در سال 1383 تحقیقی درباره میزان مصرف شیشه در ایران صورت گرفت و هیچ نشانهای از وجود این ماده به دست نیامد اما سه سال بعد تحقیقات نشان داد این ماده جای خود را باز کرده است البته ان زمان فقط حدود چهار درصد معتادان به سمت این ماده میرفتند اما از سال 87 همزمان با آغاز تولید این ماده در ایران مصرف ان روز به روز بالاتر رفت تا انجا که در سال 89 به دومین ماده مخدر شایع در کشور مبدل شد.تحقیقات پزشکی ثابت کرده است "متآمفتامین" با ورود به سیستم عصبی مرکزی باعث آزاد شدن ناگهانی واسطه شیمیایی "دوپامین" از مغز میشود که تحریک سلولهای مغزی و افزایش حالت تهاجمی و افزایش حرکات جسمی را به دنبال دارد .این ماده محرک در همان ابتدای مصرف تاثیر منفی خود را بر مغز شروع میکند و پرخاشگری،کم حافظگی،صدمه دیدن قلب و... را به دنبال دارد علاوه بر این افسردگی و علایم اختلال حرکتی از دیگر اثرات مصرف طولانی مدت شیشه است.
آنها دروغ میگویند
"شیشه اعتیاد ندارد"،"برای شب امتحان خوب است"،"حافظه را قوی میکند"،"درسها را بهتر میفهمی"،"بهترین راه برای لاغری است"و...اینها ادعاهای نادرست و فریبندهای است که مشوقان مصرف شیشه از آنها سود میبرند بعضیها به سادگی هرچه تمامتر باور میکنند و خودشان را به گردابی شوم میسپارند.باور کنید تمام این ادعاها دروغ محض است شیشه هم اعتیادآور است و هم خطرناک شاید یکی دو بار اول مصرف آن به احساسی خوشایند توام شود اما در پس آن خوشی ،دردی بزرگ نهفته است.در این بین خانوادهها نیز باید بسیار هوشیار باشند چون شیشه برخلاف مواد مخدر سنتی علایمی مانند آبریزش بینی و نشانههای آشکار دیگر ندارد البته لاغری ناگهانی و غیرطبیعی از جمله نشانهای ان است.خانوادهها باید در رفتار جوانان خود دقت کنند و بروز پرخاشگری، بیحوصلگی ،بیخوابی و کم اشتهایی را در آنها جدی بگیرند و البته فراموش نکنند هر بیخوابی یا کم غذا شدنی به معنی اعتیاد فرد است و دلایل مختلفی ممکن است این نشانهها را در پی داشته باشد.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد ممانعت از حضور جوانان در مهمانیهای غیرمتعارف است البته این نیز به معنای ایجاد محدودیت بیش از حد برای جوانان نیست بلکه به مفهوم لزوم احتیاط است چراکه محدودیتهای شدید نیز عوارض منفی زیادی در پی دارد.
12jav.net