2024/04/24
۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
دادگاه خانواده/ عاشق شوهرم هستم اما جدايي تنها راه است

دادگاه خانواده/ عاشق شوهرم هستم اما جدايي تنها راه است

محسن اوايل مي گفت كه خيلي به من علاقه مند شده است اما بعدها كه اختلاف پيدا كرديم گفت كه با اصرار خواهرش به سراغ من آمده و تصميم به ازدواج گرفته است . با اين حال من شوهرم را دوست داشتم

دوات آنلاین-زن و شوهري جوان كه حتي در مقابل قاضي هم دست از بگو مگو بر نمي دارند اين بار روي صندلي هاي دادگاه خانواده تهران نشسته اند و تقاضاي طلاق دارند . مينا شوهرش را متهم به اعتياد مي كند و مي خواهد كه از او جدا شود . اما محسن همچنان بر زندگي با همسرش تاكيد دارد و مي گويد كه هر گز معتاد نبوده است.

 

متقاضي اين طلاق ميناست. او آنچه در زندگي 4 ساله اش اتفاق افتاده را  برای دوات آنلاین تعريف مي كند .

 

  • چه مدتي است كه با هم زندگي مشترك داريد ؟

- 4 سال پيش ازدواج كرديم . محسن برادر همسر دايي ام بود چون دايي و زن دايي ام خيلي خوشبخت بودند خانواده من هم به اين اميد كه من و محسن هم خوشبخت خواهيم شد من را به عقد او در اوردند . اما اين طور نبود روزگار با من سر سازگاري نداشت .

 

  • به طور خاص محسن را مي شناختي و يا روي شناختي كه از همسر دايي ات داشتي با او ازدواج كردي ؟

- من شناختي از محسن نداشتم دايي ام از او خيلي تعريف مي كرد . مي گفت پسر خوبي است و همه او را در فاميل دوست دارند . دايي ام مي گفت محسن هميشه سر كار است و با دوستان ناباب رفت و امد ندارد و حتي زماني كه مي خواهد به تفريح برود هم با خانواده اش مي رود . من هم با توجه به گفته هاي دايي ام و با ديد مثبت زندگي ام را با محسن شروع كردم .

 

  • محسن هم مثل تو فكر مي كرد و يا اينكه روي شناخت و علاقه به سراغت آمد ؟

- اوايل مي گفت كه خيلي به من علاقه مند شده است اما بعدها كه اختلاف پيدا كرديم گفت كه با اصرار خواهرش به سراغ من آمده و تصميم به ازدواج گرفته است . با اين حال من شوهرم را دوست داشتم و هنوز هم به او علاقه مند هستم .

 

  • چرا مي خواهي از شوهر جدا شوي ؟

- او اعتياد دارد . نمي توانم با اين مشكل بزرگ كنار بيايم اعتياد شوهرم توانسته بر علاقه اي كه به او دارم غلبه كند . من و محسن از وقتي كه او اعتياد پيدا كرده است به شدت با هم مشكل پيدا كرديم و هر وقت پيش هم هستيم بگو مگو داريم . من ديگر خسته شده ام و تنها راهي كه دارم جدايي است .

 

  • چه زماني متوجه شدي كه شوهرت اعتياد دارد ؟

-چند ماهي مي شود كه متوجه اين ماجرا شده ام . شبها تا صبح نمي خوابد و روزها هم با چشماني قرمز و چهره اي اشفته به خانه باز مي گردد . بعضي وقت ها خيلي بد اخلاق مي شود به شدت بي اشتها شده است و وزن كم كرده است . بعضي وقت ها خيلي عصبي مي شود و رنگش مي پرد با من بد رفتاري مي كند . بيرون مي رود و زماني كه بر مي گردد همه چيز تغيير كرده و حالش بهتر مي شود .

 

  • شوهرت مدعي است هيچ اعتيادي ندارد در اين باره چه مي گويي ؟

- اگر واقعيت را مي گويد چرا حاضر نيست ازمايش اعتياد دهد و هر بار كه از او مي خواهم با من به ازمايشگاه بيايد طفره مي رود . او دروغ مي گويد خودش هم مي داند مسئله چيست و مي داند كه حر ف هاي من بي پايه نيست اما قبول نمي كند .

 

  • اگر شوهرت اعتياد دارد تو مي تواني به او فرصت دهي تا به زندگي باز گردد چرا اين كار را نمي كني ؟

- او فكر مي كند با انكار كردن همه چيز عوض مي شود به من مي گويد كه اعتياد ندارد و گفته هاي من دروغ است . وقتي حاضر نيست بپذيرد كه اعتياد دارد من چطور مي توانم به او كمك كنم . اگر قبول مي كرد و به من هم مي گفت كه حاضر است اعتيادش را ترك كند حتما كمكش مي كردم .

 

  • خانواده ات در اين باره چه مي گويند ؟

-انها از اينكه زندگي من اينطور دگرگون شده است به شدت ناراحت هستند و مي گويند هر كمكي از دستشان برايد برايم مي كند . مخصوصا دايي ام كه فكر مي كند عامل شكست من در زندگي شده است . او خيلي تلاش مي كند اين مشكل را حل كند . اما من مي دانم هيچ راهي بجز جدايي نيست .

 

  •  اختلاف تو و شوهرت براي زندگي دايي ات مشكلي ايجاد نكرده است ؟

- البته كه ايجاد كرده است او و همسرش زندگي خيلي خوبي داشتند اما درگيري هاي ما باعث شده است تا آنها هم دچار مشكل شوند و زندگيشان به هم بخورد من چندين بار به دايي ام گفته ام كه نبايد درگيري هاي ما را به خودش و همسرش رابط دهد اما او توجهي نمي كند و مشكلات زيادي در اين باره برايشان به وجود آمده است.

 

  • فرزند هم داري ؟

- يك سال بعد از ازدواجمان بود كه اختلافات بين من و شوهرم به وجود امد من هم براي اينكه مبادا فرزندم اسيب ببيند تصميم گرفتم تا پايان حل اين اختلاف بچه دار نشوم و حالا هم فرزندي ندارم . اما دايي ام دختري كوچك دارد و اگر انها از هم جدا شوند فرزند دايي ام اسيب زيادي مي بيند .

 

  • تا به حال پيش مشاور رفته اي تا از او كمك بگيري ؟

- بله چندين بار پيش مشاور رفتم و به او گفتم كه چه مشكلاتي دارم حتي محسن هم با من آمد و صحبت هايي با مشاور كرد اما فايده اي نداشت مشاور هم نتوانست محسن را قانع كند تا دست از اعتيادش بردارد .

 

  • شغل شوهرت چيست ؟

- شوهرم تراشكار است . زماني كه كار مي كرد خيلي زندگي خوبي داشتيم . پول خوبي در مي اورد اما از وقتي دچار اعتياد شد به شدت با مشكل مواجه شد و كمتر سر كار مي رفت يكي از موارد اختلاف ما هم همين مسئله بود كه او چرا كار نمي كند . در اين سالها زندگي ما خيلي بد شد و كار به جايي رسيد كه پدر شوهرم اجاره خانه ما را مي پرداخت . من به شدت از اين موضوع ناراحت بودم .

 

  • شوهرت در اين باره چه مي گويد و دليلش براي كار نكردن چيست ؟

- او اختلاف ما را بهانه مي كند و مي گويد چون با من اختلاف دارد ديگر اعصاب كار كردند ندارد و بعد هم خانواده من را متهم به دخالت در زندگي ما مي كند . در صورتي كه خانواده من هيچ وقت در اين اختلافات دخالت نكردند و هيچ وقت من را تشويق به جدايي نمي كنند .

 

  • خانواده شوهرت در اين باره چه نظري دارند ؟

- انها به شدت محسن را تحريك مي كنند و بعد هم من را متهم به دروغ گويي مي كنند انها معتقدند محسن اعتياد ندارد و مي گويند كه من بهانه جويي مي كنم. تا از محسن جدا شوم در حاليكه من شوهرم را به شدت دوست دارم و هرگز دلم نميخواهد از او جدا شوم . اگر اعتياد نداشت و سر كار مي رفت و براي حفظ زندگيمان تلاش مي كرد وضعيت ما خيلي خوب مي شد .

 

  • شوهرت راضي به اين جدايي نيست چه مي گويي ؟

- مي دانم كه او هم من را دوست دارد هيچ زوجي براي اينكه از هم جدا شوند با هم ازدواج نمي كنند .من و محسن هم همينطور بوديم . من هم دوست ندارم از او جدا شوم اما اعتيادش را نمي توانم تحمل كنم و به رغم اينكه دوستش دارم تصميم براي جدايي قطعي است و هر چقدر هم او مخالفت كند من ايستادگي مي كنم و بالاخره طلاقم رامي گيرم .

 

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.