جزییات تازه از پرونده شیطان پایتخت
شیطان پایتخت که امیر نام دارد ابتدا به اتهام تجاوز به 10 کودک 5 تا 13 ساله و همچنین 2 زن جوان بازداشت شد اما حالا 4 نفر دیگر علیه او شکایت کردهاند و به این ترتیب تعداد تجاوزات این مرد به 16 مورد میرسد.
دوات آنلاین-تحقیقات ویژه از مرد شیطان صفتی که هنگام سرقت از خانهها به کودکان و زنان تجاوز میکرد در حالی ادامه دارد که 4 شکایت جدید از او مطرح شده است.
به گزارش دوات آنلاین شیطان پایتخت که امیر نام دارد ابتدا به اتهام تجاوز به 10 کودک 5 تا 13 ساله و همچنین 2 زن جوان بازداشت شد اما حالا 4 نفر دیگر علیه او شکایت کردهاند و به این ترتیب تعداد تجاوزات این مرد به 16 مورد میرسد.
امیر یک مجرم سابقهدار و حرفهای است که تاکنون 15 بار روانه زندان شده است. پدر او نیز یک مجرم بود که در جریان تعقیب و گریزی پلیسی گلوله خورد و کشته شد.
امیر به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارد. او قبل از اینکه تجاوزها را شروع کند مدت 5 ماه در کمپ ترک اعتیاد بستری بود و از دو ماه قبل به محض بیرون آمدن از کمپ جرایم مخوف خود را آغاز کرد.
شیطان پایتخت اعتراف کرد علاوه بر موارد اتهامیاش یک بار نیز وارد یک مهدکودک شده و با مربی درگیری پیدا کرده اما بدون اینکه بتواند سرقتی انجام بدهد از آنجا فرار کرده بود.
این مرد برای اینکه توسط پلیس شناسایی نشود هر بار با یک لباس از خانه بیرون میرفت و از کلاه گیس و سبیل مصنوعی استفاده میکرد اما در نهایت تصاویر دوربینهای مداربسته محل جرمها او را به تله انداخت.
یکی از قربانیان این مرد که دختری 8 ساله است، گفت: در خانه در حال تماشای تلویزیون بودم که چندین بار زنگ خانه به صدا در آمد تا اینکه جواب آیفون را دادم و مردی از من سئوال کرده پدرت در خانه است ؟ گفتم پدرم خانه نیست. آن مرد پرسید آیا مادرت در خانه است یا نه؟ که جواب دادم مادرم هم در خانه نیست و به همراه پدرم بیرون رفته است. پس از چند دقیقه دوباره همین فرد زنگ خانه را به صدا درآورد زمانیکه جواب آیفون را دادم او ادعا کرد یکی از دوستان پدرم است که مقداری پول برای پدرم آورده است. او از من خواست در آپارتمان را باز کنم تا او پول را داخل آسانسور بذارد و من هم پول از آسانسور برداردم اما این فرد خودش با آسانسور به طبقه ما آمد و با تهدید چاقو وارد آپارتمان شد و مرا نیز به داخل خانه برد و مورد آزار و اذیت قرار داد و دستهایم را با طناب بست و داخل یکی از اتاق ها انداخت.
متهم بعد از دستگیری به جرایمش اعتراف کرد و گفت از گریه کردن و التماس بچهها لذت میبرد.
در ادامه گفتوگو با این متهم را به نقل از جام جم بخوانید:
امیر. اما بچه محل ها «امیرو» صدام میکنند
32 سال.
بله. ده سال از عمرم را در زندان بودم. كار و خانه درست حسابی هم نداشتم. چطور میخواستم ازدواج كنم.
زیاد است. 13 ساله بودم که برای اولین بار دستگیر شدم.
فكر كنم سرقت بود.
- آخرین بار كی از زندان آزاد شدی؟
بعد از عید .
- ده بار دستگیری باعث نشد از كارهای خلافت دست بكشی؟
اعتیاد داشتم و مجبور بودم برای تامین پول مواد سرقت كنم.
- هر چند وقت یك بار سراغ طعمههایت میرفتی؟
وقتی پول میخواستم.
- از این سرقتها چقدر گیرت آمد؟
حدود 30 میلیون تومان.
شیشه خریدم و كشیدم.
در خیابانها میگشتم و در خانهها را میزدم. اگر زن یا مردی جواب میداد یا از داخل خانه صدا میآمد، سراغ خانه دیگری میرفتم. شاید برای پیدا كردن طعمه، زنگ هزار تا خانه را میزدم. وقتی بچه جواب میداد، چند دقیقه بعد دوباره زنگ میزدم. اگر باز بچه جواب میداد، سراغ پدر و مادرش را میگرفتم. زمانی كه از تنها بودن او مطمئن میشدم، نقشهام را اجرا میكردم. برای اینكه آنها شك نكنند، میگفتم امانتی پدرت را داخل آسانسور گذاشتهام. بچهها زمانی كه به سمت آسانسور میآمدند، با چاقو تهدیدشان كرده و نقشه خود را اجرا میكردم.بچه ها را به اتاقی می بردم و دست و پای آنها را می بستم و با جستجو در خانه، طلا و پول سرقت می کردم.
- پیاده به محل های سرقت می رفتی؟
اغلب پیاده می رفتم اما یک بار قبل ورود به خانه ای ، دوچرخه ای سرقت کردم و با آن به مقابل خانه ها می رفتم و زنگ می زدم.
- برای چه کلاه کاسکت روی سرت می گذاشتی؟
برای اینکه شناسایی نشوم.
- طلاها را کجا مخفی میکردی؟
در لوله بخاری خانهام.
- چرا بچه ها را مورد آزار و اذیت قرار میداد؟
(سكوت متهم)
- میدانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
نه. اما كار خاصی نكردهام!
12jav.net