2024/04/23
۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
به زنم شک کردم، کشتمش

به زنم شک کردم، کشتمش

متهم که بعد از قتل همسرش خودزنی هم کرده‌بود توسط ماموران به بیمارستان منتقل شد. او بعد از بهبود نسبی به قتل همسرش اعتراف کرد .

دوات آنلاین-مرد بدگمانی که همسرش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده‌بود وقتی با درخواست قصاص از سوی فرزندش روبه‌رو شد گفت حالا که دخترش دوستش ندارد دیگر انگیزه‌ای برای زندگی ندارد.

 

به گزارش دوات آنلاین متهم که بعد از قتل همسرش خودزنی هم کرده‌ بود توسط ماموران به بیمارستان منتقل شد. او بعد از بهبود نسبی به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت از آنجایی که تصور می‌کرد همسرش به او خیانت کرده دست به این جنایت زده‌ است.

 

او گفت: چند شب بود که نخوابیده‌ بودم. حالم اصلا خوب نبود. صبح روز حادثه دیگر تصمیم خودم را گرفتم که به این وضعیت پایان دهم. چون حالم اصلا خوب نبود. دخترم را به اتاقش بردم و در را روی او قفل کردم و بعد همسرم را با ضربات کارد به قتل رساندم. بعد به اتاق دخترم رفتم و همه عروسکهای او را پاره کردم. اصلا نمی‌دانم چرا این کار را کردم. من به زنم شک داشتم اما نمی‌توانستم کسی را پیدا کنم که با او رابطه داشته باشد.

 

بعد از گفته‌های متهم و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.

 

متهم صبح دیروز برای محاکمه به دادگاه برده شد. بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده‌ شد پدر و فرزند مقتول در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

 

متهم در ادامه در جایگاه حاضر شد و گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول دارم. مدتها قبل بیماری اعصاب و روان داشتم و دارو مصرف می‌کردم. مدتی بود که داروهایم را قطع کرده‌ بودم و وضعیت عصبی‌ام به هم ریخته‌ بود چند شب بود که نخوابیده‌ بودم. صبح روز حادثه به طور کامل از خود بی‌خود بودم که چنین کاری کردم. اضطرابم آنقدر شدید بود که نتوانستم خودم را کنترل کنم. بعد از قتل آنقدر پشیمان شدم که دست به خودکشی زدم. چون من زندگی بسیار خوبی داشتم و خودم با دستان خودم خرابش کرده‌ بودم. به همین خاطر هم می‌خواستم بمیرم اما زنده‌ ماندم.

 

متهم گفت: وقتی دخترم در دادگاه درخواست قصاص کرد فهمیدم چقدر از من متنفر است البته به او حق می‌دهم مادرش را به بدترین شکل ممکن کشته‌ام و خیلی ناراحتم. از او خجالت می‌کشم. همسرم زنی پاکدامن و بسیار خوب بود و من خیلی ناراحتم که چنین کاری کردم. دخترم خیلی من را دوست داشت هروقت از سرکلاس برمی‌گشت به محل کار من می‌آمد و خودش را در آغوش من پرت می‌کرد اما حالا دیگر نگاه هم به من نمی کند. من دیگر انگیزه‌ای برای زندگی ندارم. فقط از دخترم و پدر همسرم می‌خواهم من را ببخشند.

 

با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.