2024/04/19
۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
نقد فیلم بمب؛ یک عاشقانه/ عشق و حسرت زیر بمباران تهران

نقد فیلم بمب؛ یک عاشقانه/ عشق و حسرت زیر بمباران تهران

فاصله بین دو فیلم پیمان معادی یعنی «برف روی کاج‌ها» و «بمب، یک عاشقانه» هم از حیث محتوایی و هم از حیث زاویه دید و شیوه کارگردانی زیاد است. البته باید عنصر زمان و تاریخ را هم در این قیاس لحاظ کرد.

دوات آنلاین-بمب؛ یک عاشقانه از آن عنوان‌هایی است که به نوعی فضا و رویکرد فیلم و فیلمساز را در نامگذاری خود روشن می‌کند و به مخاطب می‌گوید که با یک فیلم عاشقانه روبرو است. با این حال آنچه که در این عنوان بندی جالب است تضادی است که بین «بمب» و «عاشقانه» وجود دارد و نوعی پارادوکس مضمونی را تداعی می‌کند.

 

واقعیت این است که فیلم پیش از اینکه روایتی از زیست اجتماعی در دهه 60 و دوران جنگ باشد و اصلاً پیش از اینکه درباره تاثیرات جنگ باشد درباره حسرت زندگی نکردن است. حسرت‌هایی که به واسطه یک جبر (جنگ تحمیلی) در دل مردمی باقی ماند که فرصت زیستن و تحقق آرزوهایشان به تعویق افتاد و شاید هیچگاه برآورده نشد .هنوز هم سایه آن به امروز گسترده شده و همین باعث می‌شود با تماشای بمب، خاطرات نوستالژیک با احساسات تراژیک همراه شود. به ویژه برای مخاطبانی که نوجوانی خود را در آن دوران سپری کردند؛ دورانی که شعار بر زندگی غالب بود و فرصت صلح با خویش و جهان محدود!

 

آنچه در بمب بیش از هر چیز دیگری به‌خوبی برجسته می‌شود که کمتر سینمای ما به آن توجه کرده، بازخوانی نظام آموزشی و مدرسه است. (عباس کیارستمی در فیلم مشق شب نظام آموزشی را به‌خوبی نقد کرده و فیلمش اثری یگانه در این زمینه است) تأثیرات مخرب شیوه آموزش بر شخصیت و سرنوشت فردی آدم‌ها کمتر از جنگ و بمباران نبوده است. نگاه انتقادی به سیستم آموزشی و تجربه‌های مدرسه‌ای در فیلم را حتی می‌توان به‌عنوان یک سوژه مستقل و بدون نسبت آن با قصه و منطق درام هم مورد تحلیل قرار داد.

 

اگرچه موقعیت صف و شعار و سخنرانی‌های مدیر مدرسه بیش‌ازاندازه تکرار می‌شود و برخی دیالوگ‌هایش اغراق‌آمیز است اما این سوژه ظرفیت آن را دارد که بازهم درباره‌اش فیلم ساخته شود و از ابعاد مختلف آن رمزگشایی شود.

 

بمب، یک عاشقانه دقیقاً به‌مثابه عنوانش فیلمی درباره تضادها و پارادوکس‌هاست. تضاد بین مرگ وزندگی، عشق و نفرت، جنگ و صلح و.... این مفاهیم نیز در بستر دو داستان موازی روایت می‌شود. یکی قصه ایرج (پیمان معادی) و همسرش (لیلا حاتمی) و دیگری قصه نوجوان قصه و عشق ناکامش. در نمایی که از ساختمان محل سکونت ایرج و دانش آموزش داریم هر دو را در کنار پنجره می‌بینیم که یکی در غم بن‌بستی عاطفی نشسته و دیگری در حسرت معشوق، زانوی غم بغل گرفته است.

 

فیلم اگرچه زوائد داستانی زیادی دارد و ادامه آن بعدازاینکه زوج قصه کلاه کاسکت ها را بر سرشان گذاشته‌اند اضافه به نظر می‌رسد اما در بازنمایی آن دوره چه در فضاسازی و بازسازی بافت جغرافیایی تا حدود زیادی موفق است و چه در خوانش جامعه‌شناختی آن دوره. بااین‌حال بسیاری از ایده‌های خوب آن در اجرا به هدر می‌رود. بمب به‌شدت فیلم قابل تأویلی است که در بازخوانی متن آن می‌توان از جامعه‌شناسی تا روانشناسی زندگی در دهه 60 را بیرون کشید. تماشای این فیلم برای مخاطبانی که دهه 60 را تجربه کرده‌ و به‌ویژه در آن دوران دانش‌آموز بوده‌اند سرشار از ارجاعات و نشانه‌های خاطره‌انگیز است و بازخوانی یک تجربه جمعی در فضای جنگی آن روزها محسوب می شود.

 

فارغ از سویه محتوایی اثر آنچه در فیلم بمب چشمگیر و قابل‌توجه است طراحی صحنه و بازتولید فضای اجتماعی دهه 60 است که با توجه به تغییر و تحولات پرشتابی که در این سال‌ها رخ‌داده و نشانه‌هایی از بافت شهری آن دوران را دیگر نمی‌توان در تهران یافت، این طراحی و بازسازی به‌شدت به دل می‌نشیند و در ایجاد حس و حال مربوط به تاریخ قصه سهم عمده‌ای دارد. البته ضعف‌هایی در این بازسازی هم دیده می‌شود که قابل‌اغماض است. موسیقی متن فیلم نیز به تعمیق بیشتر حس و حال برساخته از تاریخ قصه کمک می‌کند و مجموعه این عناصر و مؤلفه‌ها امکانی فراهم می‌کند تا مخاطب نه‌فقط نظاره‌گر قصه‌ای در دهه شصت باشد که آن را احساس کند.

 

یکی از حسرت‌های تماشای این فیلم پایان‌بندی آن است. پایانی که به نظر می‌رسد کمی کش آمده و باید درصحنه‌ای قبل‌تر جایی که زوج اصلی قصه کلاه کاسکت ها را سرشان می‌گذاشتند به اتمام برسد تا آن روایت مینی مالیستی که از روابط آن‌ها ترسیم‌شده بود با حفظ همین معنا در آغاز یک بازسازی امیدوارکننده صورت‌بندی شود.

 

چقدر آن صحنه دزدی در شب بمباران هم زائد و نچسب است و کاش معادی برای حذف یا ترمیم آن کاری بکند. فارغ از این ضعف و کاستی‌ها اما بمب یک روحی دارد که تماشای آن را یک عاشقانه آرام بدل می‌کند.

 

منبع: تبیان- سیدرضا صائمی

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.