شک‌خونین به‌رابطه‌همسربامرد90 ساله
جسم نیمه‌جان مردی 90 ساله را به بیمارستان منتقل کردند که گفته می‌شد با یک قیچی زخمی شده است. ساعاتی بعد پرستاران خبر دادند که این مرد جانش را از دست داده است.
دوات آنلاین-سوءظن مرد به رابطه همسر جوانش با مردی 90 ساله چنان آشوبی به پا کرد که منجر به قتل پیرمرد شد و تلاش برای نجات جان او هم فایده‌ای نداشت.
به گزارش دوات آنلاین یک سال قبل جسم نیمه جان مردی 90 ساله را به بیمارستان منتقل کردند که گفته می‌شد با یک قیچی زخمی شده است. ساعاتی بعد پرستاران خبر دادند این مرد جانش را از دست داده است.
فردی که او را به بیمارستان رسانده بود گفت: من این مرد را زخمی کردم اما قصدم کشتن او نبود. مدتی بود که همسرم با این مرد کار می‌کرد روزی که به محل کار همسرم رفتم او را در حالیکه پشت دخل نشسته بود دیدم و عصبانی شدم و همین هم باعث شد که با صاحب مغازه درگیر شوم من قیچی به سمتش پرت کردم که زخمی و کشته شد.
با توجه به گفته‌های متهم او به اتهام قتل بازداشت شد. متهم در بازجویی‌ها گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم چون پیرمرد را به عمد نکشتم. من با همسرم درگیر بودم که او از راه رسید و پرخاشگری کرد. من هم سعی کردم او را دور کنم که این اتفاق افتاد.
متهم ادامه داد: همسرمن زنی زیبا و جوان است. او در مغازه مقتول به عنوان خیاط کار می‌کرد. من دوست نداشتم زنم با مرد غریبه‌ای در ارتباط باشد. بعد از کلی دعوا و درگیری زنم را قانع کردم که کارش را ترک کند. روز حادثه همسرم به من گفت می‌رود تا باقی مانده دستمزدش را بگیرد و برگردد. من به دنبال زنم رفتم و وقتی رسیدم دیدم او به جای میز خودش پشت دخل مغازه نشسته است. خیلی عصبانی شدم و با زنم درگیر شدم و گفتم چرا جایی که مخصوص صاحب‌کارت هست نشسته‌ای و باید به من توضیح بدهی. در همین حین پیرمرد آمد و داد و فریاد کرد و من هم قیچی را به سمتش پرت کردم و زخمی شد.
من نمی‌خواستم او را بکشم. قیچی را هم از فاصله دور پرت کردم و اصلا فکر نمی‌کردم به او برخورد کند. چه برسد به اینکه بخواهد او را زخمی کند. وقتی خون از سینه پیرمرد بیرون آمد بلافاصله او را به بیمارستان رساندم اما فوت کرد. من قصدی برای کشتنش نداشتم.
بعد از گفته‌های این مرد همسرش مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت:من رفتم حقوقم را بگیرم پیرمرد آدم خوبی بود گفت پول ندارم صبر کن از همسایه بگیرم و بدهم. من هم قبول کردم. پیرمرد گفت چند دقیقه پشت دخل بنشین تا برگردم. من نشسته بودم که شوهرم آمد و دعوا و درگیری ایجاد کرد البته شوهر من قصد کشتن پیرمرد را نداشت و درگیری که ایجاد شد او نفهمید نباید قیچی را پرت کند.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
متهم صبح دیروز پای میز محاکمه رفت. او اتهام را قبول نکرد و گفت: من قصدی برای کشتن مقتول نداشتم من فقط قیچی را پرت کردم و بعد هم که دیدم زخمی شده است او را به بیمارستان رساندم من به خاطر جوان و زیبا بودن همسرم همیشه نگران بودم او مورد سوء استفاده قرار بگیرد و پیرمرد را به همین خاطر زدم.
دادگاه در حالی برگزار شد که فرزندان مقتول در خارج از کشور زندگی می‌کنند و فقط یکی از آنها در ایران است که او نیز برای متهم درخواست قصاص کرد اما قاضی او را به بخشش توصیه کرد و گفت: متهم قصدی برای قتل نداشته و اینکه پدر شما را به بیمارستان رسانده نشان می‌دهد او واقعا قصد قتل نداشته و در یک آن عصبانی شده و از آن مهمتر قیچی جایی برخورد کرده که قسمت حساس بدنش نبوده است. ضمن اینکه ممکن است در نهایت ما به این نتیجه برسیم که قتل غیرعمد است بنابراین توصیه من به شما بخشش است زیرا پدر شما در اثر یک لحظه عصبانیت جانش را از دست داد و متهم با اینکه اشتباه کرده اما قصدی برای کشتن نداشت.
با توجه به اینکه اولیای‌دم دیگر خارج از کشور زندگی می‌کنند تنها ولی دم حاضر در دادگاه عنوان کرد باید با خواهران و برادرانش مشورت کند و سپس نظر خود را اعلام می‌کند.
به این ترتیب با پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند.
12jav.net