گلستان سعدی/ درویشی که سراغ مرد کریم نرفت
سعدی در حکایت زیر همه را به قناعت توصیه میکند:
دوات آنلاین-سعدی در حکایت زیر همه را به قناعت توصیه میکند:
درویشی را شنیدم که در آتش فاقه (فقر) میسوخت و رقعه (وصله) بر خرقه (مندرس) همیدوخت و تسکین خاطر مسکین را همیگفتبه نان قناعت كنيم و جامه دلق (لباس درویشان) که بار محنت خود به که بار منت خلق
کسی گفتش : چه نشينی که فلان درين شهر طبعی کريم دارد و کرمی عميم (کامل) ، ميان به خدمت آزادگان بسته و بر در دلها نشسته . اگر بر صورت حال تو چنانکه هست وقوف يابد پاس خاطر عزیزان داشتن منت دارد و غنیمت شمارد. گفت خاموش که در پسی مردن به که حاجت پیش کسی بردن
همه رقعه دوختن به و الزام کنج صبر/ کز بهر جامه رقعه بر خواجگان نبشت
حقا كه با عقوبت دوزخ برابر است/ رفتن به پايمردی همسایه در بهشت
12jav.net