حمله 2شیطان‌صفت به دختر گل‌فروش
ناچار به منزل يكي از دوستانم كه مجردي زندگي مي كرد رفتم روزها مثل او در خيابان ها به رانندگان گل مي فروختم و شب ها با او به منزلش مي رفتم و پول ها را با هم تقسيم مي كرديم تا اينكه امشب وقتي با دسته هاي گل از لابلاي ماشين ها عبور مي كردم، دو جوان نامرد مي خواستند مرا به زور سوار ماشين كنند ...
دوات آنلاین-دختر جوانی که با کمک مردم از چنگ دو شیطان صفت رها شده بود داستان زندگی‌اش را برای پلیس این طور تعریف کرد:
والدینم از بچگی نسبت به من کاملاً بی اعتنا بودند و مرا یک فرد بی ارزش و بی مصرف قلمداد می کردند، چون از نظر آنها من موجودی اضافه بودم که فقط برای آنها خرج می تراشيدم. پدرم شکاک است و دایم با مادرم درگیر مي شود خدا نکند پدرم از کارفرمایش پول بگیرد دیگر رنگ خوشی را در خانه نمی بینیم، اینقدر اذیت می کند که ما درخواستی از او نداشته باشیم.
مادرم هم دست كمي از پدرم ندارد او هم فقط به دو پسری که بعد از من به دنیا آورده اهمیت می دهد و گاهي وقت ها احساس مي كنم او مرا هووی خود می پندارد. از بچگی شده بودم کیسه بوکس، وقتی پدر و مادرم با هم دعوا می کردند عقده هایشان را سر من خالی می کردند اینقدر به این مشاجرات ادامه دادند که بالاخره دامن گیر من هم شد مدام بدبینی، دعوا، کتک کاری، آبروریزی جلوی در و همسایه و اقوام و حتی دوستان، تبعیض بین من و برادرانم و ...
اين وضعيت ادامه داشت تا اينكه يك روز كه از سرکلاس به خانه برگشتم کسی در را به رویم باز نکرد و من به ناچار به خانه عمويم پناه بردم، خواستگار زیاد داشتم ولی به مرحله تحقیقات که می رسید همه درجا می زدند و به خاطر اختلافات والدینم منصرف می شدند.
بالاخره روزی فرا رسید که عمویم هم دیگر مرا به خانه خودش راه نداد، چاره ای جز خانه پدری نداشتم به ناچار به امید اینکه شاید درکم کنند به خانه پدرم رفتم ولی این بار والدینم به من لقب "دختر فراری" داده بودند و القاب رکیکی به کار بردند و با تحقیر مرا ازخانه بیرون انداختند.
ناچار به منزل يكي از دوستانم كه مجردي زندگي مي كرد رفتم روزها مثل او در خيابان ها به رانندگان گل مي فروختم و شب ها با او به منزلش مي رفتم و پول ها را با هم تقسيم مي كرديم تا اينكه امشب وقتي با دسته هاي گل از لابلاي ماشين ها عبور مي كردم، دو جوان نامرد مي خواستند مرا به زور سوار ماشين كنند كه مردم آمدند و مرا از دست آنها نجات دادند و بعد هم ماموران پلیس 110 آمدند و مرا به کلانتری آوردند.
واقعاً نمي دانم چكار كنم خيلي تنها و بي پناه هستم اي كاش هيچ وقت به دنيا نيامده بودم ...
تبعيض جنسيتي، يكي از عوامل فرار دختران از خانه
خانم بهروزی، كارشناس ارشد روانشناسی مركز مشاوره آرامش گفت: با توجه به اینکه خانواده مجموعه ای از افراد است که در یک فضای مادی و روانی خاص با یکدیگر زندگی می کنند و هر کدام از اعضاء آن نقش های خاص خود را دارند و مخصوصا پدر خانواده می بایست نقش مدیریتی، چه از لحاظ احساسی و عاطفی و چه از نظر ارتباطی با اعضاء و چه از نظر مالی و رفتاری شرایط مناسبی ایجاد کند، اما به نظر می رسد که او نیاز به کمک خاص روانشناسان و روانپزشکی دارد.
اين كارشناس ارشد روانشناسي با بيان اينكه تبعيض جنسيتي در خانواده ها يكي از عوامل مهم فرار دختران از خانه است گفت: با توجه به اینکه در بعضی از خرده فرهنگ ها تفاوت جنسیتی قالب است و جنس پسر را به دختر ترجیح می دهند، اين امر باعث مي شود تا دختران از خانه فراري شده و با انواع و اقسام آسيب هاي اجتماعي روبرو شوند.
وي افزود: در اين داستان نيز همین مورد مشکل آفرین شده و متأسفانه این خانواده بر اساس فرهنگ خود تفاوت جنسیتی قائل هستند و همین امر باعث عدم پذیرش دختر جوان در خانواده است.
بهروزی گفت: والدین برای بچه دار شدن نیاز به آگاهی روحی و روانی دارند با توجه به اینکه فرزند در خانه درحال رشد است و نیاز به برقراری ارتباط فرزند با والدین، می بایست از قوت خوبی برخوردار باشد و عدم شناخت در این امر باعث طرد شدن و دور شدن فرزند از خانه می شود پناه بردن این زن جهت دریافت توجه و محبت از طریق دوستان (مخالف) آسیب دیگری که متوجه این فرد شده است.
وی خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه والدین با دختر خود سازگار نبوده و او احساس عدم امنیت را در خانه تجربه کرده است و توجه لازم به نیازهای مادی، روانی و... او از طرف خانواده مهیا نشده است به همین جهت از محیط خانه طرد و فاصله اش از والدین بیشتر و بیشتر شده است.
کارشناس مرکز مشاوره آرامش گفت: از طرفی یکی از ریشه های گرفتاری این خانم که زمینه ساز اصلی گرفتاری های بعدی او شده است، رشد در یک خانواده متزلزل است، بنابراین می بایست تلاش ما بر این امتداد باشد که به خانواده ها کمک کنیم تا به در جهت ایجاد خانواده سالم، آموزش مناسب ببینند.
بهروزی تصریح کرد: بنابراین احساس مسئولیت افراد خانواده در قبال یکدیگر و حل مشکل اعضاء با همدیگر، برقراری روابط صمیمانه میان اعضاء خانواده، دوری از رفتارهای خصمانه نسبت به یکدیگر، حل تضادها و تعارضات از طریق گفت و گوی صحیح، دادن روحیه انگیزه زندگی در بین اعضاء خانواده توسط والدین، دوری از سرزنش و عیب جویی، ایجاد حس نشاط و شادابی در بین اعضاء خانواده، آموزش به والدین قبل از بچه دار شدن در خصوص فرزند داری از راهکارهایی هستند که می توانند از وقوع چنین حوادثی جلوگیری نمایند.
نویسنده: حمید رضا محمدی؛ کارشناس رسانه پلیس اصفهان
12jav.net