داستان زندگی 10زن اغفال شده

دوات آنلاین-در این مطلب داستان زندگی و سرگذشت 10 زن و دختر جوان را که به اشکال مختلف فریب خورده و زندگی‌شان تباه شده است گردآوری کرده‌ایم. خواندن داستان زندگی این افراد می‌تواند عبرت‌آموز باشد و به‌عنوان یک هشدار تلقی شود. ( برای خواندن مشروح زندگی این افراد روی تیتر موردنظر کلیک کنید.)

زنی که توسط دوست شوهرش اغفال شد

«من كه در يك خانواده فقير بزرگ شده بودم از پيشنهاد دوست همسرم استقبال كرده و دو ماه بعد از همسرم جدا شدم و به عقد او در آمدم». این خلاصه حرف‌های زنی است که بعد از شکست در زندگی‌اش برای دریافت مشاوره به معاونت اجتماعی پلیس اصفهان رفت.

دام سیاه برای دختر جوان

دختری جوان بعد از این‌که به پسری اعتماد کرد و در دام شیطانی او گرفتار شد نزد پلیس رفت و داستان زندگی‌اش را شرح داد تا بتواند از مشاوران کمک بگیرد.

فرجام رابطه شیطانی زن جوان

زنی که به اتهام رابطه نامشروع بازداشت شده است در گفت‌وگو با مشاور پلیس خراسان شمالی داستان زندگی‌اش را شرح داد.

عاقبت شوم دوستی خیابانی

دختری که از زمان نوجوانی و در پی یک دوستی خیابانی زندگی خود را به تباهی کشاند با مراجعه به مرکز مشاوره نیروی انتظامی از مددکاران درخواست کمک کرد.

تعرض به دختری با داروی بیهوشی

دختری که توسط پسرموردعلاقه‌اش فریب خورده و مورد تعرض قرار گرفته است در حالی برای راهنمایی گرفتن نزد مشاوران پلیس استان مرکزی رفت که پسر جوان به عنوان متهم دستگیر شده است.

رابطه نامشروع با وعده ازدواج

دختر جوان وقتی از ازدواج با پسر مورد علاقه‌اش ناامید شد از او شکایت کرد و مدعی‌ شد 5 سال مورد تعرض قرار می‌گرفت.

دختر جوان در دام شیطان‌صفت‌ها

دختری جوان که توسط دوستش فریب خورده و در دام پسری شیطان‌صفت گرفتار شده بود با مراجعه به مرکز مشاوره پلیس استان اصفهان از مددکاران درخواست کمک کرد.

دام شیطانی برای دختر نوجوان

دختر نوجوانی که با حضور به موقع پلیس از چنگ مرد شیطان صفت نجات بافته بود داستان زندگی‌اش را تعریف کرد.

تجاوز خواستگار قلابی به دختر جوان

گزارش این‌گونه پرونده‌ها به پلیس بسیار تلخ است و پس از مطالعه مطالب پرونده‌های آزار و اذیت مشخص می‌شود نیمی از فریب‌خوردگان ابتدا خود با افراد تبهکار ارتباط برقرار کرده‌اند.

زن مطلقه در گرداب تباهی

خودم را یک قهرمان تصور می کردم که می توانم او را از این منجلاب بیرون بیاورم ولی نه تنها این گونه نشد بلکه همسرم حتی توان پرداخت اجاره خانه را هم نداشت به همین دلیل و در حالی که هنوز یک سال بیشتر از ازدواجمان نگذشته بود نوزاد تازه به دنیا آمده ام را در آغوش فشردم و با طلاق از معراج به منزل مادرم بازگشتم.