2024/03/29
۱۴۰۳ جمعه ۱۰ فروردين
فرار پرماجرا از چنگ قاچاقیان انسان
2 نوجوان نجات یافته توضیح دادند

فرار پرماجرا از چنگ قاچاقیان انسان

دوات آنلاین-دو پسر نوجوان ایرانی که توسط مردی افغان ربوده و به ترکیه منتقل شده بودند صبح دیروز به دادسرای جنایی تهران رفتند و ماجرای آدم‌ربایی را شرح دادند. آنها گفتند گرفتار قاچاقچیان اعضای بدن شده بودند.

چندی پیش خانواده دو نوجوان 15 و 17 ساله که هم‌کلاسی بودند با مراجعه به پلیس آگاهی خبر دادند افرادی فرزندان آنها را ربوده و برای آزادی‌شان پول خواسته‌اند. پس از آن‌که تحقیقات اولیه انجام شد پلیس پی برد آدم‌ربایان طعمه‌های خود را به کشور ترکیه برده‌اند.

به این ترتیب رایزنی‌ها با پلیس بین‌الملل انجام شد و پلیس ترکیه عملیات نجات دو نوجوان ایرانی را برعهده گرفت. سرانجام دو پسر ایرانی پیدا و با کمک سفارت ایران از طریق فرودگاه امام به تهران باز گردانده شدند. این دو نوجوان دیروز به بازپرس رضوانی – رییس شعبه 8 دادسرای جنایی- تهران توضیح دادند چگونه با آدم‌ربا آشنا شدند و در مدت نزدیک به دو ماهی که زندانی بودند چه شرایطی را تجربه کردند.

پسر بزرگتر گفت:" من و دوستم از طریق یکی از همکلاسی‌هایمان با مردی افغان به نام احمد آشنا شدیم. احمد در ساختمانی نیمه‌کاره کار می‌کرد و ما گاهی پیش او می‌رفتیم و ما با هم قلیان می‌کشیدیم و شطرنج بازی می‌کردیم. در همین اثنا بود که احمد به ما گفت آشنایانی در ترکیه دارد و می‌تواند ما را به آنکارا ببرد تا در یک رستوران مشغول به کار شویم او گفت از این راه درآمد زیادی خواهیم داشت و به راحتی زندگی می‌کنیم. من  و دوستم بعد از این‌که فکر و مشورت کردیم به احمد گفتیم حاضر هستیم همراه او برویم."

این نوجوان ادامه داد: قرار بود ابتدا به خانواده‌هایمان حرفی نزنیم و وقتی به نزدیکی مرز رسیدیم از خودمان به آنها خبر بدهیم. به همین دلیل مخفیانه وسایل ضروری را برداشتیم و از خانه‌هایمان خارج شدیم. ما اول همراه احمد سوار بر خودروی شخصی به ارومیه رفتیم. در آنجا دست و پا و چشمان ما را بستند و سوار یک سمند سفید به سمتی نامعلوم به راه افتادیم. مدتی در راه بودیم تا این‌که این بار کفش‌هایمان را از ما گرفتند و به جایش دمپایی دادند. باز هم مسافت زیادی را طی کردیم تا این‌که بالاخره پیاده شدیم و این بار قاچاقچیان ما را سوار اتوبوس کردند. هر وقت به یک پاسگاه نزدیک می‌شدیم راننده ما را پیاده می‌کرد. ما به ناچار پای پیاده پاسگاه را دور می‌زدیم وطوری که کسی نبیند از پشت آن رد می‌شدیم و کمی جلوتر اتوبوس برایمان نگه می‌داشت تا دوباره سوار شویم. این اتفاق چند  بار رخ داد و در مجموع ما حدود 64 ساعت در راه بودیم. قرار بود اول به استانبول برویم اما ما را به بیابان‌های اطراف وان بردند. در آنجا سوله‌ای بزرگ وجود داشت که به صورت اتاق اتاق ساخته شده بود و تعداد زیاد کودک در این اتاق‌ها زندانی بودند. من فکر می‌کنم در مجموع حدود 100 کودک آنجا بودند که 80 نفرشان پسر و بقیه دختر بودند. ما در آنجا زندانی شدیم. شرایط خیلی سختی بود. هر روز به اندازه یک کف دست نان جیره غذایی داشتیم و هر سه یا چهار روز یکبار اجازه می‌دادند به دستشویی برویم. آنجا اصلا حمام وجود نداشت و از نظر بهداشتی اوضاع افتضاحی بود. در آنجا از من و دوستم فیلم گرفتند  و بعدا فهمیدم فیلم‌ها را برای خانواده‌هایمان در تهران فرستاده‌اند تا از آنها اخاذی کنند."

پسر نوجوان در ادامه اظهاراتش گفت: قاچاقچیان هر چند روز تعدادی کودک می‌اوردند و تعدادی را هم با خودشان می‌بردند. در آنجا بود که فهمیدیم گیر قاچاقچیان اعضای بدن افتاده‌ایم. آنجا دوست من را هم به‌شدت کتک زدند. از کاری که کرده بودیم پشیمان شده بودیم اما هیچ راه فراری وجود نداشت و معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظارمان است تا این‌که قرار شد ما را به آنکارا ببرند. احمد و چند دوست افغانی‌شان سراغ ما آمدند و ما را سوار اتوبوس کردند. در آنکارا وقتی پیاده شدیم من داد و فریاد راه انداختم. مردم ترکیه ایستاده بودند و تماشا می‌کردند.آنها متوجه حرف‌های من نمی‌شدند اما چند افغانی بودند که فهمیدند چه گفته‌ام. آنها مار از احمد گرفتند وسلاح او را شکستند. آنها ما را به طبقه چهارم یک ساختمان بردند و چند روز آنجا بودیم تا این‌که بالاخره به سفارت تحویل داده شدیم اما احمد فرار کرد و از او و بقیه دوستان و همدستانش هیچ خبری ندارم."

بنا به این گزارش این پرونده باوجود نجات دو پسر نوجوان هنوز باز است و پلیس ایران و اینترپل در حال تحقیق برای ردیابی و دستگیری احمد و همچنین شناسایی سایر قاچاقچیان انسان هستند.

 

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.