2024/05/03
۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
اعتراف به‌بریدن سر پسر و عروس

اعتراف به‌بریدن سر پسر و عروس

متهم هرچند با درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم روبه‌رو نشد اما گفت زندگی برای او پایان یافته و دیگر چیزی در دنیا برایش مهم نیست.

دوات آنلاین-مردی که پسرخوانده و عروسش را کشت چون مواد می‌کشیدند و اموالش را فروخته بودند در جلسه دادگاه جزئیات قتل را توضیح داد و گفت که دیگر توان تحمل کارهایش فرزند خوانده‌اش را نداشت.

 

به گزارش دوات آنلاین متهم که صبح دیروز برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران برده شده‌ بود هرچند با درخواست قصاص از سوی اولیای‌ دم روبه‌رو نشد اما گفت  زندگی برای او پایان یافته و دیگر چیزی در دنیا برایش مهم نیست.

 

در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد. او گفت: متهم مرداد دو سال قبل پسرخوانده‌اش احسان و عروسش زیبا را به قتل رسانده و بعد از مثله کردن اجساد آنها اقدام به سوزاندن سرهای بریده کرده است. با کشف سرهای سوخته‌شده و سایر بخش‌های مثله شده بدن، هویت مقتولان شناسایی و متعاقب آن متهم بازداشت شد. او در بازجویی‌ها اتهام ارتکاب قتل‌ها را قبول کرد. پلیس در بازجویی از منزل متهم اره برقی که اجساد با آن مثله شده‌ بودند و سلاحی که قتل با آن صورت گرفته‌ بود را کشف کرد. با پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده به دادگاه کیفری ارسال شد و من به عنوان نماینده دادستان درخواست صدور حکم قانونی در این خصوص را دارم. ضمن اینکه اعلام می‌کنم اولیای‌دم احسان از قصاص گذشت کرده و خواستار دیه شده‌اند.

 

بعد از نماینده دادستان پدر زیبا به عنوان ولی‌دم در جایگاه حاضر شد. او گفت که به درخواست فرزندانش از قصاص گذشت کرده و خواستار سه میلیارد تومان پول نقد است تا از قصاص به طور کامل بگذرد.

 

در ادامه برادران و خواهران احسان در جایگاه قرار گرفتند. آنها گفتند در دادسرا به آنها گفته نشده که می‌توانند مصالحه کنند و هرچقدر خواستند پول بگیرند و منظورشان از درخواست دیه مصالحه بوده‌است.

 

در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: احسان پسر خواهرزنم بود. مادر احسان زنی 42 ساله بود که او را به دنیا آورد اما پدرش 26 ساله بود و اختلافاتی بین آنها بود تا اینکه احسان به دنیا آمد و من به جای پدرش همه کارهایش را کردم و بعد هم در محضر از پدر واقعی او همه اختیارات را گرفتم و او را بزرگ کردم. من چهار لیسانس دارم سرهنگ ساواک بودم مامور ضد جاسوسی ایران در لندن بودم مدیر شرکت کشتی‌سازی خلیج فارس بودم و بعد از انقلاب هم به عنوان تورلیدر کار می‌کردم تا اینکه جنگ شد و خانه‌نشین شدم. من و همسرم بچه‌دار نمی‌شدیم و احسان را به فرزندی قبول کرده‌ بودیم.

احسان را در نوجوانی به خارج از کشور فرستادم. همه امکانات را برای او فراهم کردم تا رشد و پیشرفت کند. بعد از اینکه به ایران برگشت با زیبا آشنا شدم. آنها دو سال ازدواج سفید داشتند. من دنبال پدر زیبا بودم که راضی‌اش کنم به عقد فرزندش رضایت دهد اما خبری از این مرد نبود و بعد از مدتها فهمیدیم که او زن و زندگی دیگری هم دارد و سرانجام آوردیمش تا رضایت محضری به عقد بدهد. 13 سال این دختر عروس من بود و از همان ابتدا زندگی پسرم را خراب کرد.

آنها مواد می‌کشیدند. مواد می‌فروختند و می‌کشیدند. همه زندگی من را خرج مواد کردند. احسان پرخاشگر شده‌ بود به خاطر  موادی که مصرف کرده‌ بود شکل مغزش تغییر کرده‌ بود. عفونت بدنش را گرفته‌ بود و دکترها می گفتند به خاطر اعتیاد اینطور شده بارها او را در بهترین بیمارستانهای خصوصی بستری کردم تا ترک کند اما اراده‌ای برای این کار نداشت. او من و همسرش را کتک می‌زد و به شدت خشن شده‌ بود. همه اموالم را  فروخته و خرج مواد کرده‌ بود. جانم به لبم رسیده‌ بود.

سلاح را برداشتم و سراغ احسان رفتم. اول به خودش و بعد به زیبا شلیک کردم و وقتی روی زمین افتادند تیر خلاص زدم و بعد هم برای خارج کردن اجساد انها را مثله و بعد هم سرها را از تن جدا کردم.

 

متهم گفت: من 38 سال و 4 ماه و 18 روز از احسان مراقبت کردم او پاره تنم بود 7 ماهه به دنیا آمده بود و من و همسرم خیلی سختی کشیدیم تا او را بزرگ کنیم. من بعد از مرگ احسان خودم تمام شدم.حالا هم پولی که اولیای‌دم می‌خواهند ندارم که بدهم من را قصاص کنید چیزی برای از دست دادن ندارم. اما قبل از آن چند روانشناس بیاورید دخترها و پسرهای جوان رابیاورید تا حرفهای من را گوش کنند تا آنها مثل احسان و من نشوند.

 

بنا به این گزارش با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.